×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

برگ سبز

واین نیز بگذرد

× گویند لحظه ایست روییدن عشق ، آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد...
×

آدرس وبلاگ من

saeidr.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/saeid-r

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ????? ????? ??? ????

عتیقه فروش

alt

 

داستان کوتاه/ عتیقه فروش

  عتیقه‌فروشی، در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد.

دید كاسه‌ای نفیس و قدیمی دارد كه در گوشه‌ای افتاده و گربه در آن آب می‌خورد. دید اگر قیمت كاسه را بپرسد رعیت ملتفت مطلب می‌شود و قیمت گرانی بر آن می‌نهد.

لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری! آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت: چند می‌خری؟ گفت: یك درهم.

رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقه‌فروش داد و گفت: خیرش را ببینی. عتیقه‌فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممكن است در راه تشنه‌اش شود بهتر است كاسه آب را هم به من بفروشی.

رعیت گفت: امکان ندارد! من با این کاسه تا به حال پنج گربه فروخته‌ام. كاسه ام فروشی نیست
دوشنبه 17 بهمن 1390 - 9:02:51 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


تلاش


آیا میدانید خدا کجاست؟


اسباب بازی


میلاد گل نرجس مبارکباد


شاد کردن ديگران شادي‌آور است


روز پدرمبارک


زن جنس عجیبی ست


بهانه...


بهار


ای کاش


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

503746 بازدید

956 بازدید امروز

875 بازدید دیروز

4976 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements