×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

برگ سبز

واین نیز بگذرد

× گویند لحظه ایست روییدن عشق ، آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد...
×

آدرس وبلاگ من

saeidr.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/saeid-r

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ????? ????? ??? ????

چرا زن ها گریه می کنند

پسرکی از مادرش پرسید:� مامان چرا گاهی گریه می کنی؟� مادرش پاسخ داد:� چون من زن هستم �.پسرک گفت:� یعنی چه؟ منظورت را نمی فهمم؟� مادرش او را در آغوش کشید و گفت:� تو هیچ وقت نخواهی فهمید عزیزم �. کمی بعد، پسرک همین سوال را از پدرش پرسید:� بابا چرا گاهی به نظر می رسد که مامان بدون هیچ علت خاصی شروع به گریه می کند؟�. � پسرم، همه ی زن ها گاهی بی هیچ علت مشخص و خاصی گریه می کنند.�

و این تمام چیزی بود که پدر توانست در جواب پسرش بگوید. پسرک بزرگ و بزرگ تر شد تا این که برای خودش مردی شد و همچنان از این که چرا زن ها گریه می کنند متعجب بود.

سرانجام شبی در خواب این سوال را از خدا پرسید:� خدایا چرا زن ها زود اشکشان سرازیر می شود؟� خدا پاسخ داد:� وقتی زن را خلق کردم می خواستم که مخلوقی خاص باشد. شانه هایش را چنان نیرومند آفریدم که هم بتواند وزن جهان را تحمل کند و هم به حد کافی ظریف. آرامش بخش باشد که به اطرافیان آرامش ببخشد.

من به زن توان و قدرتی درونی بخشیدم تا تحمل تولد نوزاد را داشته باشد و در عین حال بتواند هر بار که از سوی فرزندانش با بی مهری مواجه می شود یا طرد می شود تحملش را داشته باشد.

من به او استقامتی بخشیدم که به او این امکان را بدهد درحالی که دیگران کم می آورند و تسلیم می شوند او همچنان صبورانه و راسخ پیش برود و در مواقع بروز بیماری و خستگی بدون گلایه کردن از خانواده اش مراقبت کند.

من به او چنان عشق و حساسیتی بخشیدم که تحت هر شرایطی به فرزندانش عشق بورزد و نسبت به آنها بی احساس نشود؛ حتی وقتی که آنان از لحاظ روحی و عاطفی به او صدمه می رسانند و به او کم توجهی و بی احترامی یا با او بد رفتاری می کنند.

من به او توان و قدرتی بخشیدم که بتواند با کم و کاستی های زندگی و قصور و کوتاهی های شوهرش کنار بیاید و به این ترتیب، عشقی عمیق به زندگی و شوهرش داشته باشد.

من به او خردی بخشیدم که بداند یک شوهر خوب هیچ گاه به همسر خود صدمه و آسیب نمی رساند و فقط گه گاه صبر و تحمل همسرش را امتحان می کند تا ببیند چقدر مصمم است که ثابت قدم در کنار او بماند و یار و همراهش باشد. و سرانجام به او اشکی بخشیدم که گه گاه از دیدگانش جاری شود. این موهبت انحصاری در اختیار اوست تا هر گه گاه که نیاز است به کار گیرد و به همان آرامش درونی همیشگی دست یابد.�

خداوند رو به پسرک گفت:� بله عزیزم می بینی که زیبایی و شکوه یک زن در لباس هایی که می پوشد یا روشی که موهایش را شانه می زند و یا درکل در چهره و اندامش نیست؛ زیبایی و شکوه یک زن باید در چشم هایش دیده شود، زیرا چشم هایش به واقع دریچه ای است به سوی قلب او، مکانی که عشق در آن سکونت دارد.�، در آن لحظه پسرک همچون روزهای مدرسه صدای مادرش را در خواب می شنید که می گفت:� بیدار شو عزیز دلم، مدرسه ات دیر میشه. صبحانه حاضره، تغذیه ات رو هم گذاشتم کنار کیف مدرسه ات، حتما با خودت ببر تا توی مدرسه ضعف نکنی. اگه خواستی به دوستات هم بده��، پسرک که حالا برای خودش مردی شده بود از خواب پرید.

اشک در چشمانش حلقه زد،دلش می خواست با تمام وجود و از ته دل به مادرش بگوید که چقدر دوستش دارد و در پناه قلب پرمهر او آرام می گیرد و معنا پیدا می کند. دلش می خواست مثل کودکی هایش باز هم خودش را برای مادرش لوس کند تا او را در آغوش بگیرد و نوازش کند. تازه می فهمید که چه موجود نازنین و فرشته خویی در زندگی اش دارد و باید قدرش را بیشتر بداند.

چهارشنبه 9 خرداد 1391 - 9:42:00 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


تلاش


آیا میدانید خدا کجاست؟


اسباب بازی


میلاد گل نرجس مبارکباد


شاد کردن ديگران شادي‌آور است


روز پدرمبارک


زن جنس عجیبی ست


بهانه...


بهار


ای کاش


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

504315 بازدید

22 بازدید امروز

129 بازدید دیروز

5466 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements